در جامدات دو نوع حریق ممکن است رخ بدهد: حالت اول همراه با شعلهوری (Flaming) است و دیگری احتراقی است که از داخل جرم ماده سوختنی (Smoldering) رخ میدهد. به حریق ناشی از حالت اول آتش سطحی (Surface fire) و به حریق ناشی از حالت دوم آتش درون-سوز (deep-seated Fire) گفته میشود. انواع پلاستیک ها و لاستیک ها معمولاً به صورت سطحی و چوب و الیاف طبیعی معمولاً به صورت Deep-seated میسوزند.
البته باید توجه شود که در بسیاری از موارد این دو نوع آتشسوزی در یک جسم، ولی با تأخر زمانی، اتفاق میافتد. به عنوان مثال، سوختن چوب ممکن است به صورت سطحی و همراه با مشاهده شعله شروع شود ولی با گذشت زمان به آتش درون سوز تبدیل شود. برعکس، سوختن خود به خود توده ای از پارچه های نفتی ممکن است به صورت درون سوز شروع میشود و با گذشت زمان خود را به صورت شعله نشان دهد. بنابراین تصمیم گیری نهایی در خصوص نوع آتش Surface fire یا Deep seated اغلب بر عهده طراح است.
لازم به ذکر است مایعات سوختنی با تجزیه گازهای داغ و انتشار شعله، روی سطح مایع (Surface fire) میسوزند.
از آنجا که حریق سطحی یا همان شعله در فاز بخار مواد اتفاق میافتد، راحت تر و با غلظت کمتری از ماده اطفاء کننده خاموش میشود. برخلاف آن، آتش Deep seated را با کاهش اکسیژن نمیتوان فوراً خاموش کرد. مشخصه این مدل از سوختن، سرعت پایین تلفات حرارتی در ناحیه واکنش است. بنابراین حتی اگر سرعت واکنش بسیار کند باشد، حرارت مورد نیاز برای ادامه واکنش ماده سوختنی با اکسیژن به اندازه کافی باقی می ماند. از این رو آتشسوزی درون-سوز حتی ممکن است هفته ها ادامه داشته باشد.
آتشسوزی درون سوز تنها زمانی متوقف میشود که اکسیژن یا ماده سوختنی موجود به طور کامل مصرف شوند، یا سطح سوخت به اندازه کافی برای توقف واکنش حریق سرد شده باشد. این نوع آتشسوزی معمولاً با کاهش دمای سوخت، به طور مستقیم توسط مادهای جاذب گرما مثل آب، یا پوشش کامل گاز بی اثر یا CO2 (Blanketing) خاموش میشود. در این حالت گاز CO2 یا گازهای بی اثر باید آنقدر در ناحیه باقی بمانند تا سرعت واکنش را به حدی کاهش دهند که گرمای تولید شده توسط اکسیداسیون کمتر از تلفات حرارتی به محیط اطراف شود. این کار باعث می شود که پس از حذف گاز، دما به کمتر از سطح لازم برای احتراق خود به خودی رسیده باشد و از اشتعال مجدد آن جلوگیری شود.